پرخاشگری در كودكان
بسیاری از خانواده ها از خشونت و پرخاشگری در كودكان زیر سه ساله اشان شكایت دارند. بعضی از این كودكان هنگام عصبانیت علاوه بر تخریب وسایل و اسباب بازی هایشان به خود یا كودكان دیگر صدمه می زنند…. اگر می خواهید با راه های برقراری ارتباط با كودك از طریق هنر و بازی بیشتر آشنا شويد مقالات سايت را دنبال كنيد.
#مراقب_كودكي_كودكمان_باشيم.
سلام دوستان . دیروز یکی از همسایه های ما که پسره حدوده دو سه ساله داره کاری براش پیش اومده بود و پسرش رو پیش من یه دو ساعتی در واقع مهمان گذاشت.
توی این دو ساعتی که این پسر بچه پیش من بود خیلی جیغ و فریاد و بیتابی می کرد برای من خیلی سوال بود براش فیلم می گذاشتم اصلا هیچ علاقه ای به دیدن فیلم نشون نمی داد.
اسباب بازی می ریختم جلوش همون لحظه بود که با خودم فکر کردم که واقعا دلیل پرخاشگری بچه ها چی می تونه باشه؟
همین موضوعی شد که شروع کردم به تحقیق کردن و دیدم اکثر بچه هایی که پرخاش می کنن حتما حتما یک دلیلی داره.
دلیل عمده بحث ناامنی در خونه هست. بحث این هستش که بچه ها با والدین شون احساس راحتی و ارتباط صمیمی و خوب ندارن.
خیلی از بچه ها این رفتار رو از پدر و مادرهاشون یاد می گیرن یعنی اینکه پدر و مادری که توی خونه فریاد می زنه، پرخاش می کنه.
با داد و فریاد صحبت می کنه، قطعا اون بچه هم از اشون یاد می گیره بماند که بچه ها بین دو تا سه سال این یک رویه عمومی هست که دارند که کلا داد می زنند هر چیزی رو با شیطنت و پرخاش و حتی گاز گرفتن می خواهند که از والدینشون بگیرند.
اما خود رفتار والدین هم این قضیه رو می تونه تشدید یا کم بکنه. حتما مراقب باشید که با بچه ها لجبازی نکنید وقتی چیزی رو می خوان با اونها در واقع کل کل نکنید، سر این که بهش بدید یا ندید.
به زور وقت چیزی رو برداشت که شما نمی خواهید، اون رو ازش بگیرید. این هم یکی از عواملی می شه که کودک پرخاش بکنه اصولا خود ما چه وقت هایی داد می زنیم؟ وقتی خواسته هامون براورده نمی شه. قطعا کودکان هم همین روحیه و همین رویه رو دارند.
سعی کنید که با بازی کردن با برقراری ارتباط با کودکتون اون حس امنیت و اون حس صمیمیت رو بیشتر بهش بدید و یک مورد دیگر رو هم چک بکنید. شاید گاهی اوقات بعضی از بچه ها آهن بدنشون کم باشه.
وقتی آهن بدن هم کم میشه این حس پرخاشگری شدیدتر میشه. کاری که من روز قبل کردم وقتی که دیدم خیلی داره پرخاش می کنه و داد میزنه خودم نشستم باهاش بازی کردن.
عروسک ها و اسباب بازی ها و چیزهای مختلفی که خودش آورده بود ، یک سری هم من داشتم ، آوردم گذاشتم و عروسک ها رو در نقش یک بچه بد اخلاق و کسی که فریاد میزنه گذاشتم و بهش گفتم این عروسک چون داد میزنه ما بهش بستنی نمی دیم.
اون هم موافقت کرد ! گفت آره کار بدی می کنه و بستنی آوردیم و خوراکی آوردیم و هم نشستم خوردیم و زمانی که از خونه من می رفت بیرون ، خیلی آروم و در یک آرامش خاصی بود.
